انانیموس

گروه موسیقی انانیموس

انانیموس

گروه موسیقی انانیموس

غرب زدگی در موسیقی؟

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۰۲ ب.ظ

فرهنگ هر قوم و ملتی خواسته و یا ناخواسته در طول تاریخ دستخوش تغییر و تحولات فراوانی می شود. از یافته های اندیشمندان و محققین هر دیاری از دیگر سرزمینها که بگذریم در قرن های گذشته بسیاری از این تحولات در نتیجه حمله ارتش و سپاهیان یک کشور به دیگری و تسلط بر آن سرزمین بوجود می آمد. بخصوص که معمولا سلطه گران علاوه بر تحمیل فرهنگ و شیوه زندگیشان دست به تخریب فرهنگ مناطق زیر سلطه خود نیز می زدند. این دگرگونی ها در طول سالیان در فرهنگ آن مناطق عجین می شود تا جایی که قسمتی از فرهنگ آنان را تشکیل می دهد. حال آنکه روزگاری با خون ریزی به فرهنگ آن ملت تحمیل شده باشد. گاه نیز نیروهای متهاجم خود تحت تاثیر آداب و رسوم سرزمینهای تحت سلطه خود قرار می گرفتند و اندوخته شان را به زادگاه خود و یا مناطق دیگر منتقل می کردند.

بدیهی است در ابتدا پدیدار شدن یک شیوه جدید در سبکهای متداول هنری یک کشور برای بسیاری از مخاطبین براحتی قابل قبول نیست اما به تدریج جای خود را بین باقی شیوه ها باز و گاه بر آنها غالب می شود. هنر ایرانیان نیز در عصرهای مختلف شاهد این تحولات بوده و مانند هر کشور دیگری آثار هنری بجا مانده از آن مستند این تاثیرات می باشند. گاهی این تاثیرات باعث بوجود آمدن یک مکتب یا دوره هنری برجسته در تاریخ می شوند و گاه دوره ای نزولی را رقم می زنند. شاید جالب باشد بدانید بسیاری از آثاری که ما به عنوان نماد هنر ایرانی می شناسیم اصلیت و یا ریشه در فرهنگهای دیگر دارند. "تخت جمشید" تا حد زیادی گرته برداری از هنر "یونان باستان" و ترکیبی از هنر اقوام تابع هخامنشیان است، نقاشی "مینیاتور" جدا از بارز بودن نوع ایرانی آن پیش از ایران در اروپا و چین بوجود آمده، خط "نستعلیق" از ترکیب خطوط عربی "نسخ" و "تعلیق" بوجود آمده است و ... منظور از عنوان این مطالب کم ارزش جلوه دادن این آثار و یا رشته های هنری نیست، صرفا عنوان این مساله است که هنر ایران نیز مانند هر جای دیگر مستلزم رویارویی با تاثیراتی بوده و هست که گاهی این تاثیرات سرانجام موجب پدید آمدن شاهکارهای هنری و یا نمادهای فرهنگی دوره ای دیگر شده اند...

پس از دوران کشور گشایی و فتح سرزمین ها به شکل بدوی آن، هجوم فرهنگی غرب فرا رسید و در ایران نیز تعصب بسیاری را نسبت به آنچه فرهنگ اصیل خود می دانستند برانگیخت حال آنکه بسیاری از مخالفان این غرب زدگی خود عرب زده های پیشتر بودند. عصر ارتباطات این هجمه را قوت بخشید و همچنان مسدود کردن نفوذ فرهنگ غربی را برای مخالفان سخت کرده است

اما واقعا چه مقدار غرب زدگی در هنر و موسیقی امروز ایران وجود دارد؟ شکی در پیروی بدون چون و چرای برخی از غرب نیست ولی آیا این افراط تنها در پیروی از غرب و تنها برای هنرمندان اتفاق می افتد؟ آیا اصلا باید جلوی آن را گرفت؟ زادگاه بسیاری از سبکهای نوین غرب است و برای هنرمند معاصری که سعی در به روز بودن آثارش دارد سود بردن از دستاوردهای غربی اجتناب ناپذیر است. جلوگیری از غربزدگی نیز به خودی خود بد نیست ولی در ایران معمولا هنگامی از این اصطلاح نام برده می شود که قصد سواستفاده از بارمعنایی آن و یا انگ زدن به افراد وجود دارد. همانطور که کسی بخاطر پرداختن به موسیقی کلاسیک یا فلامنکو مورد مواخذه قرار نگرفته و غربزده شناخته نمی شود ولی وقتی به عنوان مثال صحبت از موزیک راک و متال به میان می آید قضیه متفاوت است. آنچه اهمیت دارد باز کردن فضا و فرهنگسازی است تا درصد بیشتری از عامه و حتی دست اندر کاران موسیقی بتوانند ارزش هنری یک اثر را بسنجند. اگر شرایطی برای شنونده عام بوجود آید که بتدریج و به شکل صحیح با موسیقی و سبکهای مختلف آن آشنا شود دیگر نگرانی ای بابت غرب زدگی وجود نخواهد داشت زیرا بینش هنری افراد تمایل آنها را از موسیقی عامیانه کم می کند. در نبود چنین شرایطی موسیقی سطحی، از حیث اجرایی ضعیف و صرف تجاری رایج می شود حال این موسیقی تحت تاثیر غرب، شرق و یا از بیخ و بن ایرانی باشد

برخوردار بودن حق و آزادی انتخاب و احترام به طرز تفکر نیز بحثی دیگر است. درست است که پیروی مطلق از موسیقی غربی پسندیده به نظر نمی رسد ولی این حق موزیسین و یا شنونده است که اگر هم چنین تصمیمی داشت مواخذه نشود. همچنین لازم است برای قضاوت در ارزش آثار در ابتدا تفاوت "ناهنجاری" و "نامناسب بودن" مشخص شود. نمی توان تنها به دلیل نفهمیدن فلسفه یک ژانر موسیقی درباره آن پیشداوری کرد. ناهنجار بودن برخی سبکهای نو نشانگر بخشی از دیدگاه معترض آنهاست و دلیل بر بی ارزش بودن آنها نیست. درصورت ارتباط برقرار نکردن با یک شیوه هنری باید حداقل کمی با زبان موسیقایی و ساختار آن آشنا شد، همانطور که لذت از زیبایی یک شعر بدون فهمیدن زبان آن بی معنی است. متاسفانه ایجاد محدودیت در برقراری ارتباط با موسیقی مدرن از سمت حکومت در شناخت مردم و هنرمندان از موسیقی اثر منفی داشته و سلیقه جامعه را بیشتر به سمت موسیقی بازاری و سطحی سوق داده است. گروه هایی ایرانی وجود دارند که از موزیک غربی کپی برداری صرف می کنند و تنها کلام فارسی را به آن تزریق می کنند و آثارشان به عنوان راک فارسی بین مردم شناخته می شود. در صورتی که معمولا سبکهای منتسب به هر کشور دارای ویژگیهایی موسیقایی است و نه تنها زبان رایج آن. گاه حتی این ویژگی موسیقایی از موسیقی بومی و سنتی آن کشور نیز بهره نمی برد، مانند "نروژین بلک متال"[۱] که از موسیقی فولکور نروژ بهره نمی برد و با "فلک متال"[۲] متفاوت است. برخی دیگر نیز که تصمیم به وارد کردن عناصر ایرانی به موسیقی راک می گیرند نیز به اشتباه تنظیم آهنگ را به سمت پاپ ایرانی از نوع بازاری آن می برند که به مراتب آهنگهای سطحی تری را بوجود می آورند. البته هر سبکی طرفداران خود را دارد و با توجه به مشکلاتی که سر راه موزیسنهای ایرانی موجود است تلاش و در نتیجه رسیدن به هر ترکیبی از موسیقی معاصر و نوگرا مغتنم و قابل تقدیر است ولی به دلیل ذهنیت تغذیه نشده شنوندگان معمولا استقبال آثار منتشر شده با کیفیت آنها هماهنگی ندارد

دیگر در دوره ما اصطلاح غرب زدگی شعار گونه و کلیشه ای به نظر می رسد. دیگر پایتخت ها و کلان شهرهای اروپا و آمریکا مملو از مردمی است که نسلهای قبلشان بیم غرب زدگی داشتند ولی اکنون از آسیا و آفریقا مهاجرت کرده و در کشور جدید خود سکنی گزیده اند و تعامل فرهنگی را بیش از پیش تنگاتنگ کرده اند. بحث غرب زدگی تنها برای کشورهایی نظیر ایران است که تنش حکومت و فرهنگ جاری اجازه ثبات فرهنگی نمی دهد، در صورتی که در کشورهای پیشرو در زمینه های هنری نه تنها دغدغه شرق زدگی یا چیزی شبیه به آن وجود ندارد بلکه استفاده از عناصر شرقی نوعی تبحر به حساب آمده و معمولا قشر نوگرا به سراغ آن می آیند

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۱۰
انانیموس بند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی