معمولا
ساختار یک گروه موسیقی در ابتدای شکل گیری از چند حالت خارج نیست ،یا
اینکه اعضای آن از همان ابتدا تصمیم می گیرند که در چه سبکی کار کنند و یا
اینکه سعی می کنند به نوعی موزیک متفاوت و خاص خودشان را بوجود بیاورند.
گاهی هم بعد از مدتی تغییر سبک می دهند و یا بعد از دوره ای بازنوازی به
موزیک خاص خودشان رو می آورند. اگر گروه سبکی را انتخاب کند و بتواند آن
را بخوبی در آهنگهایش پیاده کند قطعه های معقول و خوش صدایی را می سازد که
به گوش شنونده قابل قبول می آید ولی شاید بهترین ویژگی برای یک گروه راک
رسیدن به شیوه خاص خودش باشد. به این معنی که به عنوان مثال وقتی به یک
آهنگ گوش می کنید بدون اینکه اسم گروه یا آهنگساز را بدانید به نظرتان
بیاید که این آهنگ کار کیست ؟
موزیسینهای راک برای فراگیری شیوه های اجرا و رسیدن به سطح آمادگی کافی نیاز به تمرین های انفرادی زیاد و مستمر دارند ولی پس از گذراندن مراحل ابتدایی و مقدماتی و در ادامه نزدیک شدن به فعالیت حرفه ای دیگر تمرین انفرادی کافی و در حد نیاز تاثیرگذار نخواهد بود و موزیسین به "گروه نوازی" و یا همان "تمرینهای گروهی" نیز احتیاج دارد. تمرینهای شخصی هر چقدر هم که سنگین و فشرده باشند نمی توانند همه نکاتی که در گروه نوازی با آن مواجه می شوید را پاسخگو باشند. حتی وقتی قطعه ای را به تنهایی بسیار مسلط و راحت اجرا می کنید تضمینی برای آنکه آنرا با گروه هم بخوبی اجرا کنید وجود ندارد. معمولا موزیسینها به شرایط تمرین خود عادت می کنند و در موقعیتهای متفاوت از کیفیت اجرای آنها کم می شود.
فرهنگ هر قوم و ملتی خواسته و یا ناخواسته در طول تاریخ دستخوش تغییر و تحولات فراوانی می شود. از یافته های اندیشمندان و محققین هر دیاری از دیگر سرزمینها که بگذریم در قرن های گذشته بسیاری از این تحولات در نتیجه حمله ارتش و سپاهیان یک کشور به دیگری و تسلط بر آن سرزمین بوجود می آمد. بخصوص که معمولا سلطه گران علاوه بر تحمیل فرهنگ و شیوه زندگیشان دست به تخریب فرهنگ مناطق زیر سلطه خود نیز می زدند. این دگرگونی ها در طول سالیان در فرهنگ آن مناطق عجین می شود تا جایی که قسمتی از فرهنگ آنان را تشکیل می دهد. حال آنکه روزگاری با خون ریزی به فرهنگ آن ملت تحمیل شده باشد. گاه نیز نیروهای متهاجم خود تحت تاثیر آداب و رسوم سرزمینهای تحت سلطه خود قرار می گرفتند و اندوخته شان را به زادگاه خود و یا مناطق دیگر منتقل می کردند.
موسیقی راک موسیقی است که با شفافیت خاصی آن چه در درون خالقش موج میزند را به مخاطبان منعکس میکند . در حال حاضر موسیقی راک یک زبان جهانی برای ابراز احساسات و تفکرات هنرمندان و شاید عده یا گروه خاصی از مردم به شمار میرود که اقوم و ملیت های مختلف با دخیل کردن گوشه هایی از فرهنگ خود در لحن آن ، بیانی متفاوت از آنچه پایه و اساس این سبک محسوب میشود را پدید آورده اند . ایران نیز از این موج پهناور موسیقی راک بی بهره نبوده و همواره این سبک مورد توجه نسل های مختلف آن واقع شده است . شاید نتوان تاریخ دقیقی برای فعالیت های هنرمندان مختلف در این سبک ، بعد از انقلاب ایران در نظر گرفت اما آنچه مشخص است این است که حتی انقلاب که پدیده ای عظیم و نادر در فرآیند های اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی است هم نتوانست تاثیرات دوران طلایی راک را در دهه هفتاد میلادی در ایران از بین ببرد . آنچه بیش از هر چیز مد نظر این مقاله است ، تحلیل و بررسی واقع گرایانه نقاط کور موسیقی راک در ایران از ابتدای انقلاب ایران تا به امروز است .